مرجعخبری پرسپولیس :سقف، انگار در فوتبال ایران همان سقفی است که مدیر بابازیکن مینشیند و قراردادش را امضا میکند. میگویند، سقف قراردادبزرگترین کلاهی است که فوتبالیها سر هم میگذارند.
مدیرمیرود در هیأت رئیسه، کنار چند مدیر و چند مسئول فدراسیون فوتبالمینشیند، تصویب میکند سقف رعایت شود اما خودش وقعی به آن نمینهد. سقفقرارداد امروز، گویا یک بازیچه است.
با این حال، عزیز محمدی رئیس سازمان لیگ،ساختمانی که در واقع سقف را جدی گرفته و میخواهد در فوتبال عملی کند،میگوید: «تصویب کردهایم و باید اجرا شود.»
آنچهدر این یک سالواندی بعد از چنین تصمیمی احساس میشود، دور زدن سقفقرارداد است. کسی نمیتواند باور کند ستارههای لیگ بیایند و به اندازه یکبازیکن متوسط پول بگیرند. سقف قرارداد تبدیل شده به کف قرارداد. عزیزمحمدی هم به این موضوع اعتراف میکند و حتی میگوید: «به نظر من 350میلیون هم زیاد است.» در این گفتوگوی با پرده با رئیس سازمان لیگ،بحثهای زیادی دراینباره صورت میگیرد...
*با وضعیت کنونی فوتبال؛ پیشنهاد آقای دادکان هم برای تعطیلی یک ساله فوتبال بد نبود.
آنسالی که دادکان رئیس فدراسیون فوتبال بود من عضو هیأت رییسه سازمانلیگبرتر بودم. جلسه ای با اعضا داشتیم و سقف قرارداد 25 میلیون تومانیگذاشتند. در همان جلسه مصوب شد که سقف قراردادها رعایت شود و همه هم موافقبودند اما من به دادکان گفتم که پایشان را که از در بگذارند بیرون همه چیزیادشان میرود مگر اینکه همین جا به قرآن قسم بخورند. اگر آقایانمیخواستند همان زمان باید قانون سقف قراردادها را رعایت میکردند اماحالا میآیند و مصاحبه میکنند که اگر من در فوتبال بودم 20 یا 30 میلیونتومان بیشتر به بازیکنان نمیدادم.
*فکرنمیکنید به جای سقف قرارداد، مالیات اضافه راه بهتری برای کنترل رقمهاباشد. مثلاً بازیکنی که 10 میلیون تومان میگیرد 5 درصد و همینطور تصاعدیبالاتر برود.
الانهم همینطور است اما زیر نظر ما نیست. همه چیز زیر نظر اداره مالیات انجاممیشود و آنها خودشان این ارقام را بالا و پایین میکنند.
*یکچیزی که در نقل و انتقالات لیگبرتر امسال اتفاق افتاده این است که خیلیاز تیمها اصلاً بازیکن خارجی ندارند، تعداد وردی بازیکنان خارجی هم بهلیگ کمتر شده است. امسال تیمها انگار تیمها یک جورهایی پختهتر عملکردهاند. سقف قراردادها و کنترلهایی که کردید به نظر تا حدودی جوابداده است.
باشگاههاسال به سال تجربه کسب میکنند و پختهتر عمل میکنند. امسال باشگاهها درقضیه بودجه هم با مشکل روبهرو هستند. از سال آینده هم قرار است باشگاههاپروانه باشگاه حرفهای خورد را بگیرند. این مسئله یعنی اینکه درآمدهایآنها باید از خرجشان بیشتر باشد. هزینه کرد آنها در جذب بازیکن و مربی همباید 50 درصد باشد که سال گذشته این اتفاق نیفتاد و 70 درصد بود. هنوزباشگاهها خیلی از مطالباتشان را پرداخت نکردهاند و با توجه به اینکه ازادامه فعالیت 10 باشگاه هم جلوگیری شد خیلی از آنها به این فکر افتادند کهباید خیلی از چیزها از جمله سقف قرارداد را رعایت کنند. فکر میکنمرفتهرفته داریم به سمتی میرویم که باشگاهها کمیتههای فنی را راهبیاندازند تا بازیکنانی را که قرار است جذب کنند با حساب و کتاب باشد.
*برای بازیکنان خارجی چطور؟ آنها هم ملزم به رعایت کردن سقف قرارداد هستند یا اینکه...
باتوجه به کنترلی که خودمان داشتیم خارجیهایی که به لیگ ما میآیند حتماًباید سابقه بازی کردن در لیگهای برتر یا دسته اول خارجی را داشته باشند.آنها هم باید سقف قرارداد را رعایت کنند. مگر اینکه بازیکنی فراتر از حدانتظار باشد و در لیگبرتر 5 کشور اول در فوتبال ما انگلستان و اسپانیابازی کرده باشد. که آن هم باید پس از بررسیهای لازم بالاتر از سقفقرارداد را به او پرداخت کنند. در مورد مربیان هم همینطور است. مثلاًریکارد و گاس هیدینک که با 350 میلیون تومان به ایران نمیآیند. قطعاًبرای مربیان صاحب نام هم رقمی بالاتر از سقف قرارداد در نظر گرفته میشود.
*همین الان مثلاً سومدیک و هنکه بالاتر از سقف قرارداد گرفته اند؟ بههرحال آنها هم دستیار مربیان بزرگی بودهاند.
این دو مربی سقف قرارداد را رعایت کردند.
*اگر در ادامه لیگ یا لیگ بعدی به عنوان سرمربی حضور داشته باشند چطور؟
مسئلهاین است که این مربیان خودشان به این رقمها راضی هستند. خب وقتی خودشانبا این دستمزد کار میکنند چرا باید بیشتر به آنها پرداخت کرد؟ ما هر فردخارجی که به ایران میآید اطلاعاتش را جمعآوری میکنیم. مثلاً اینکهقراردادشان در تیم قبلی چقدر بوده و ... در ضمن طبق آماری که ما داریمخیلی از خارجیها وارد لیگبرتر ایران شدهاند که در فصل گذشته اصلاً بازینکردهاند. آقایان پول بیتالمال را به چه کسانی میدهید؟ قرار باشد مابازیکن خارجی بیاوریم و در لیگ بازی نکند که فایدهای ندارد. بازیکن خارجیحداقل باید 500 دقیقه در لیگبرتر ما بازی کند.
*درجریان سقف قراردادها بهتر نبود آن را پلکانی میکردید؟ مثلاً برای مربیانآنهایی که بیشترین افتخار را دارند و برای بازیکنان هم کسانی که در تیمخودشان سابقه بازی و در رده ملی هم بیشترین بازی را داشته باشند. آیا آنهانباید پول بیشتری بگیرند. مثلاً بازیکنی مثل رحمتی که فصل پرفشاری راپشتسر گذاشته باید با دروازهبانی که 20 تا بازی هم برای تیمش نکرده یکاندازه پول بگیرد؟
اینحرف شما را قبول دارم. من میگویم برنامه پلکانی را هم باید در قالب همینسقف رعایت کنیم. من برای همه مربیان و بازیکنان ارزش قائل هستم و میگویمکه رقم واقعی برخی از آنها خیلی بالاتر از سقف قرارداد است. ولی با توجهبه اینکه ما دو سال بحرانی را در پیش داریم نمیتوانیم طور دیگری عملکنیم. من برای فوتبال احساس خطر میکنم، البته نه اینکه چیز خاصی باشد امامجلس هیچ بودجهای را به ورزش اختصاص نداده است. از طرف دیگر باشگاههاباید پروانه حرفهای کسب کنند که این مستلزم پاک بودن بدهیها بهبازیکنان، مربیان و هر شخص حقوقی دیگر است. ما همین حالا جلوی چند باشگاهرا گرفتهام که مشکلات مالی دارند. فکر میکنم به غیر از دو باشگاه، هیچباشگاه دیگری در ایران وجود ندارد که بتواند پروانه حرفهای بگیرد. اگراین اتفاق بیفتد که دیگر لیگ فوتبال ایران حرفهای نیست. لیگ ما زمانی نامحرفهای را با خودش یدک میکشد که 12 تیم در آن حضور داشته باشند و پروانهکار کردن در شرایط حرفهای را هم داشته باشند. وقتی لیگ ما هم حرفهاینباشد پروانه بازی کردن در جام باشگاههای آسیا را هم به ما نمیدهند و آنوقت باید با تیمهای خودمان بازی کنیم. ما باید این کنترلها را انجامبدهیم تا بتوانیم جلو برویم. همین الان درآمد باشگاهها، حق پخش، تبلیغات،بلیت فروشی، فروشگاهها یک سوم در آمد باشگاهها را جبران میکند وباشگاهها خود به خود دو سوم بدهکار میشوند. پس باید بازیکنان، باشگاههاو سازمان لیگ دست در دست هم بدهند و دست از زیاده خواهی بردارند و به فکرفوتبال باشند. ما مجبوریم که در فوتبال ایران سقف قرارداد بگذاریم. تازهبه نظر من این سقف قرارداد 350 میلیون تومانی زیاد است و باید پایینتر ازاین باشد. ولی متأسفانه دوستان ما این سقف را کف حساب کردند. مثلاًبازیکنی که از لیگ یک آمده لیگبرتر به او پرداخت میکنند. در صورتی که ماگفتیم سقف، نه کف. این را البته در اختیار خود باشگاهها گذاشتیم چون اگربخواهیم بیشتر دخالت کنیم صدای آنها در میآید. هنوز چیزی نشده کلی مشکلداریم چه برسد به اینکه بخواهیم در بقیه کارهای باشگاهها دخالت کنیم. خودباشگاهها باید کمیته فنی داشته باشند. خود باشگاهها اگر با هم وحدتداشته باشند و بگویند مثلاً ما به رحمتی تا این اندازه پول میدهیم خیلیاز مشکلات حل میشود.
*یعنی شما تحت هر شرایطی سقف قرارداد را رعایت میکنید و در این بین مربی و بازیکنانی میسوزند که تجربه کاری بهتری دارند.
ماسقف را رعایت میکنیم چون مجبوریم. وقتی باران شروع به باریدن میکندکشاورزان خدا را شکر میکنند که باران باریده و محصولاتشان پر بار است.اما ممکن است عدهای هم سقف خانهاش چکه کند و ناراحت باشند. بههرحال هرقانونی که نوشته میشود عدهای سود میکنند و عدهای هم ضرر. ما مجبوریماین قانون را بهخاطر خروج از بحران اجراکنیم.
*میدانید مشکل اینجاست که خیلی از مدیران باشگاهها مدعی این هستند که زیرسقف قرارداد بستهاند و قسم هم میخورند. آنها راست میگویند چون در فضایباز قرارداد نبستهاند و زیر یک سقف قراردادهایشان را با بازیکنان امضاکرده اند!
ماکه نمیتوانیم به ایمان و صداقت آقایان شک کنیم. ما موظف هستیم که به حسننیت آنها اطمینان کنیم وبه همان ادعاها بسنده کنیم. مگر اینکه عکس ایناتفاق ثابت شود.
*الان عکس این اتفاق ثابت شده است. در قضیه سپاهان و حتی استقلال و پرسپولیس خیلیها بالای سقف قرارداد بستهاند.
به همین دلیل است که ما این اظهار نامهها را آماده کردهایم و باید بازیکنان آن را پر کنند.
*اینحرف شما قبول. شما اظهار نامههایی را تهیه کردهاید و از یک سریبازیکنان و مربیان خاص دعوت کردهاید به سازمان لیگ بیایند، مثل امیرقلعهنویی. این یعنی اینکه شما میدانید که او بالای سقف قرارداد باتراکتورسازی امضا کرده است.
مابا توجه به استنباطها و گزارشهایی که رسیده است این حرف را میزنیم. یکجورهایی روی حدس و گمان است. ما از آنها دعوت میکنیم که به سازمان لیگبیایند و این فرم را پر کنند. اگر هفتههای آینده خلاف اظهاراتی کهکردهاند ثابت شود آنها را یک سال محروم میکنیم.
*شمادر گفت و گویی اعلام کردید که اگر خود مدیران باشگاهها بخواهند قانون سقفقرارداد را لغو میکنید. آیا واقعاً چنین کاری را انجام میدهید؟
مابرای باشگاهها داریم این کارها را انجام میدهیم. اگر دو سوم از مدیراناز ما بخواهند، این قانون را حذف میکنیم اما خودشان باشد جوابگوی همهعواقب آن باشند. خیلی از دوستان در راستای این سقف قراردادها به ماپیشنهاد کردهاند که به جای سقف قرارداد سقف بوجه برای باشگاهها تعیینکنیم. اما حتی اگر این اتفاق بیفتد دوباره وضعیتی مشابه وضعیت کنونی برفوتبال ما حاکم میشود. یک بازیکن یک میلیارد تومان میگیرد و بازیکن دیگر50 میلیون تومان. فکر میکنید چرا مجلس اختصاص یک درصد بودجه به ورزش راتصویب نکرد. ما اسم حرفهای روی فوتبالمان است و در همه جای دنیاحرفهایها خودشان خرج خودشان را در میآورند. الان بودجهای که درباشگاههای ما هزینه میشود بالای 50 درصد آن را دولت تأمین میکند. وقتییک فوتبالیست میلیاردی پول بگیرد جو عمومی این اقدام را نمیپسندد.
*حرفما این است که در اختیار قراردادن بوجه به باشگاهها، مسئولیت را به دوشخود آنها میاندازد. مثلاً اگر برای هر باشگاه 5 میلیارد تومان در نظربگیرند کسی به پرداخت یک میلیارد تومان، مثلاً به رحمتی خرده نمیگیرد.
ماهدفمان چیز دیگری است. اگر این اتفاق بیفتد مدافعانی که جلوی رحمتی توپمیزنند به کمتر از 800 میلیون تومان راضی نمیشوند. این اتفاقات میافتدو باشگاهها بدهکاریشان بیشتر میشود. ما میخواهیم این مشکل را ریشه کنکنیم. اگر قرار است در شرایط حرفهای بازی کنیم و در لیگ قهرمانان حضورداشته باشیم باید همه چیزمان حرفهای باشد. باشگاههای ما باید تا دو سالآینده پروانه بگیرند که اگر این اتفاق نیفتد تیمهای ایرانی باید باخودشان بازی کنند.
*امااین پروانهای که از آن حرف میزنید و پای حرفهای بودن را وسط میکشید درمورد استقلال و پرسپولیس صدق نمیکند. شما با جابجایی خیلی از پروندههااین دو تیم را در کنفدراسیون فوتبال آسیا نگه داشتید.
ما هیچ خلافی نکردیم.
*خلاف که نه اما واقعیت را هم نگفتید.
چراواقعیت را هم گفتیم. استقلال و پرسپولیس خصوصی شدهاند و در اداره ثبت، بهعنوان باشگاه خصوصی ثبت شدهاند. AFC هم تغییرات تازه آنها را میخواهد،پس مشکلی پیش نمیآید. خود آنها هم میگویند که دولتها میتوانند تا 49درصد به تیمهای باشگاهی کمک کنند.
*جریان حق پخش به کجا رسید. شما قبلاً گفته بودید که سر این جریان هرگز کوتاه نمیآیید.
بههرحال ما روی رقم 90 میلیارد تومان برای سه سال به توافق رسیدیم که نسبت به سالهای گذشته پیشرفت قابل قبولی داشته است.
*شماهنوز هم روی قانون ممنوعیت ورود دروازهبانهای خارجی اصرار دارید؟ فکرنمیکنید دلیل افزایش قیمت برخی از گلرها همین موضوع باشد؟
اینقانون خوبی است. ما در لیگبرتر 18 تا گلر ثابت داریم و 18 تا هم ذخیره.چند دروازهبان خوب هم داریم که پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند. آرمناکپطروسیان ده یازده سال در سپاهان توپ زد. میدانید چند تا ازدروازهبانهای ما پشت او ماندند و نتوانستند پیشرفت کنند؟
*به نظر شما سقف قراردادها لطف به کشورهای همسایه نیست؟ آنها به راحتی بازیکنان خوب ما را جذب میکنند.
مگرآن زمان که یازده بازیکن ما را از امارات دیپورت کردند ما سقف قراردادداشتیم؟ مگر آن موقع که آقای عابدینی بازیکنان را ترانسفر میکرد ما سقفقرارداد داشتیم؟ مسئله اصلاً این نیست من میگویم سقف قرارداد نباشد امابازیکنی که دنبال پول بیشتر باشد حتماً به خارج از کشور میرود. مگر ماحضور مهاجم و مدافع را در لیگبرتر ممنوع کرده بودیم که عقیلی و خلعتبریبه کشورهای حوزه خلیج فارس رفتند؟
*الاناگر تیم مثل استقلال مثلاً با ینس لمان به توافق برسد آیا شما راضی بهحضور او در ایران میشوید؟ نام او یک برند برای فوتبال است.
قبولدارم اما با توجه به شرایط فعلی و قانونی که داریم نمیشود این کار راکرد. البته اگر آییننامه را تغییر بدهیم برای آوردن دروازهبان شرایطمیگذاریم. با قانون ما دست مربی تیمملی برای انتخاب دروازهبان باز بازاست.
*در حال حاضر اسم 23 نفر را دادهاید که قراردادهایشان مشکوک است. به این نفرات کسی هم اضافه میشود؟
ماتحقیق کردیم و به قراردادهای برخی از بازیکنان و مربیان مشکوک شدهایم.از آنها دعوت میکنیم تا به سازمان لیگ بیایند و در این مورد توضیحاتی راارائه بدهند.
*خود شما اگر حالا مدیرعامل یک تیم بودید با این شرایط میتوانستید تیم را ببندید؟ اصلاً سقف قرارداد را رعایت میکردید؟
سقفقرارداد را رعایت میکردم و میرفتم دنبال بازیکن سازی. من فکر میکنم درهر تیمی و در پست دروازهبان، دفاع، هافبک و حمله باید یک بازیکن شاخصحضور داشته باشد. ما خودمان در باشگاهها مربی سالاری و بازیکن سالاریکردیم. الان چند تا مربی سراغ دارید که بازیکنساز باشند؟
*فکر میکنید خارجیهایی که سال پیش در لیگبرتر بازی کردند تا چه اندازه از نظر شما راضی کننده بودند؟
آنها خوب بودند اما فکر میکنم که امسال شرایط بهتر باشد.
*مشکلدیگری که در لیگ ایران وجود دارد قراردادهای یک ساله بازیکنان است. درهیچ کجای جهان حتی ستارههای تیمها هم قرارداد یک ساله امضا نمیکنند.
ماهمین الان دو ساله کردیم باشگاهها یک طور دیگر قرارداد میبندند. آنها دوساله امضا میکنند اما در پایان سال اول رضایتنامه را صادر میکنند. همهاینها به خود باشگاهها بر میگردد. ما نمیتوانیم همه چیز را اجبار کنیم.
*یک چیزی که فرهنگش در فوتبال ما از بین رفته است پول رضایتنامهها است. قبلاً این قانون وجود داشت اما حالا...
اینبه همان سیاست باشگاهها بر میگردد. آنها باید برنامهریز کنند. حتی درمورد خارجیهایی هم که جذب میکنند باید همین رویه را داشته باشند. آنهامیتوانند با ترانسفر کردن بازیکنان درآمد زایی کنند. به همین دلیل است کهمیگویم قراردادها باید بالای دو سال بسته شود. مثلاً ادینیو اگر با مسبیشتر قرارداد داشت حالا که گل کرده بود راهی امارات نمیشد.
*امسال قیمت بلیتهای ورزشگاها افزایش پیدا نمیکند؟ سال گذشته با این تغییر تعداد هواداران کاهش پیدا کرد.
مثلاینکه یک قانونی را تصویب کردهاید که 4 تا تیم بالای جدول و آنهایی کهدر لیگ قهرمانان بودهاند میتوانند درصد بیشتری را به بازیکنان اختصاصدهند. 50 میلیون تومان بیشتر است، البته آن هم در قالب پاداش. این دست خودباشگاهها است که به چه بازیکنی، چقدر پاداش باید تعلق بگیرد.
گفت و گو: فرهاد عشوندی